فعل کلمه ای است که نوع انجام دادن کار، فرد انجام دهنده کار و زمان انجام دادن کار را نشان می دهد : خورد ، پوشید ، رانندگی کردم ، خواهی رفت ، نوشته بودید و............. .
اگر بخواهیم فعل را بدون نشان دادن شخص انجام دهنده و یا زمان انجام گرفتن نشان دهیم از مصدر فعل استفاده می کینیم ، مصدر فعل در فارسی این طور ساخته می شود : فعل سوم شخص مفرد گذشته + ن
به عنوان مثال داریم : خوردن ، پوشیدن ، رانندگی کردن ، رفتن ، نوشتن .
در انگلیسی مصدر فعل به شکل فعلی است که باپیشود TO ظاهر می شود ،به عنوان مثال داریم : To go , to eat , to drink , to drive
فعل کمکی
فعلهایی در درستور زبان هستند که جهت منفی کردن جمله ، سوالی کردن و حتی ساختن زمانهای مختلف فعل از آنها استفاده می کنیم که به آنها افعال کمکی می گوییم . اگر به یاد داشته باشید ترکیب جمله در انگلیسی را به شکل زیر عنوان کردیم :
فاعل + فعل + مفعول + قید مکان + قید زمان
جای افعال کمکی در جملات خبری و منفی به شکل زیر است :
فاعل +فعل کمکی + فعل + مفعول + قید مکان + قید زمان
مشخصه فعل کمکی در جمله انگلیسی این است که :
1- مصدر آن بدون to می باشد .
2- همیشه بعد از فاعل می آید و هر جمله تنها می تواند یک فعل به عنوان فعل کمکی داشته باشد.
افعال کمکی که در انگلیسی کاربرد زیادی دارند به شرح زیر می باشد :
Can, do, have, must, may, will, should
فعل To be تنها مصدری است که با To می آبد و به شکل زیر صرف می شود :
I am We are
You are You are
She/HE/It is They are
فعلهای do , have اگر با to باشند فعل کمکی نیستند و به عنوان فعل کامل به حساب می آیند .
مثال : من می توانم بنویسم . I can write
تو باید در آشپزخانه صبحانه بخوری .
You must eat the breakfast in kitchen
رستوران = RESTAURANT
رستورانهایی که غذا های آماده شده مانند ساندویچ و سیب زمینی سرح کرده و... دارند =FAST FOOD
رستورانهایی که فقط میشه از اونها غذا خرید ولی جایی برای نشستن نداره که این روزها به فارسی بهشون میگن :" بگیر ببر" = TAKE AWAY
لیست غذاهای رستوران = MENU
ساندویچ = SANDWICH
پیتزا= PIZZA
سیب زمینی سرخ شده = FRENCH FRIES
سالاد فصل = GREEN SALAD
صورتحساب = BILL
انعام = TIP
دستمال سفره = NAPKIN
پیشخدمت مرد = WAITER
پسشخدمت زن = WAITERESS
سس سالاد = DRESSING
دسر = DESSERT
نوشیدنی = BEVERAGE
چاقو = KNIFE
قاشق = SPOON
چنگال = FORK
ظرف = DISHES
رژیم غذایی = DIET
گیاهخوار = VEGETERIAN
نوشیدنی بدون الکل = SOFT DRINK
سالاد میوه = FRUIT SALAD
آب جو = BEER (در مورد رستورانهای خارجی میگم دیگه .)
سلام .چنانچه بخواهید از بیش از یک صفت در جمله استفاده کنید باید به ترتیب زیر عمل کنید.
نکته: اغلب در جمله بیش از سه صفت استفاده نمی شود.
1. نظر و عقیده
مثال: an interesting book, a boring lecture
2. ابعاد
مثال: a big apple, a thin wallet
3. سن
مثال: a new car, a modern building, an ancient ruin
4. شکل
مثال: a square box, an oval mask, a round ball
5. رنگ
مثال: a pink hat, a blue book, a black coat
6. خاستگاه، ملیت
مثال: some Italian shoes, a Canadian town, an American car
7. جنس
مثال: a wooden box, a woolen sweater, a plastic toy
در اینجا چند مثال از اسم هایی بیان شده است که سه صفت برای توصیف هر یک مورد استفاده قرار گرفته است. دقت داشته باشید که صفت ها توسط ویرگول از یکدیگر جدا نشده اند.
صفت های زیر را در محل صحیح خود قرار دهید.
book interesting - small - Spanish
picture modern - ugly - rectangular
opinion old - boring - American
apple ripe - green - delicious
suit woolen - large - black
house beautiful - modern - small
magazine German - slender - strange
cap cotton - funny - green
"Tomorrow will be the best day of my life," Betty said. "Yes, it will be," said her mom. "I'm so happy for you. Paul is such a good man. He will make a great husband and father. And he's so nice. Your dad and I both love him." Betty met Paul after she broke her leg. She broke her leg skiing. Paul was the doctor who fixed her leg. He visited her every day in the hospital. Then he visited her at home. He brought her Get Well cards and gifts. They fell in love with each other. "I never thought a broken leg would be a good thing," Betty told her mom. "But it was the best thing that ever happened to you. Life is strange sometimes," her mom said. After Betty's leg healed, she and Paul started dating. They went to movies and restaurants. They went to the beach. They even went skiing. They were so happy together. One day Paul asked Betty to marry him. "Can we have lots of kids?" she asked. "Of course," he said. "But let ME teach them how to ski." They both laughed.